جنون تنهايي و دلتنگي

ساخت وبلاگ

هوالرحمن الرحيم


 


 


ده ، نه ، هشت ، هفت ، شش ، پنج ، چهار ، سه ، دو و فوت ...


مي شمردم ،


خودم مي شمردم ...


به يک که رسيد ، آرزو کردم در مقابل شمع هايي که درست به تعداد تمام دلتنگي هاي بي شمارم ، اشک مي ريختند و فوت ... 


اشک هايم آرام آرام جاري شدند ...


کيک را مي بريدم ..


چشم هايم تار بود ... اما نگاهشان روي دوشم سنگيني مي کرد ... 


مردم به تنهايي ام خيره شده بودند ...


به گمانشان ديوانه اي آمده بود و خودش براي خودش شعر مي خواند و مي شمرد و آرزو مي کرد و فوت مي کرد و کيک مي خورد ... 


تقويم مقابلم بود ،


درست امروز ، باز شده بود ...


نه تولدي ، نه عيدي ، نه جشني و نه ..


خودکار قرمز را برداشتم ...


کنار دوشنبه ، آرام نوشتم : جنون تنهايي دل تنگي ... 


 


___


#س_شيرين_فرد


 

عاشقي...
ما را در سایت عاشقي دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5rosesoratid بازدید : 96 تاريخ : پنجشنبه 21 ارديبهشت 1396 ساعت: 20:26